۱۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۰
مرهمی بر زخم‌های (ایالت)بلوچستان(پاکستان)

در حال حاضر، حافظ نعیم‌الرحمن، امیر جماعت اسلامی پاکستان هستند؛ شخصیتی فعال، آگاه و دوراندیش. پیش از این، ایشان ریاست جماعت اسلامی در کراچی را برعهده داشتند و در این مقام، با جان‌فشانی و پایداری کم‌نظیر، برای احقاق حقوق سیاسی شهروندان جنگیدند و موفق شدند جماعت اسلامی را در کراچی احیا کنند. بی‌گمان، این موفقیت‌ بزرگ یکی از دلایل اصلی بود که اعضای جماعت، ایشان را به‌عنوان امیر کل انتخاب کردند. اکنون نیز ایشان در هر دو عرصه علمی و عملی، با تمام توان مشغول فعالیت‌اند.مقاله ای ایشان اخیرا راجع به مشکلات بلوچستان نوشتند بعنوان «مرهمی بر زخم های بلوچستان» و روزنامه جنگ آن را به چاپ رسانده است.

نحوه‌ی برخورد با مسئله‌ی بلوچستان نه‌تنها کارساز نبوده، بلکه اوضاع را پیچیده‌تر و حساس‌تر کرده است. ضروری است که با یک تلاش منسجم و ملی، اشتباهات سال‌های گذشته جبران شوند.
حل این‌گونه مسائل برعهده‌ی دولت است و دیگر نیروهای سیاسی می‌توانند در این راه یاری رسانند، اما مشکل اینجاست که دولت‌های فعلی فدرال و ایالتی و مجالس موجود، شرایط یک دموکراسی واقعی—یعنی انتخاب از راه رأی‌گیری عادلانه و شفاف مردمی—را برآورده نمی‌کنند.

به همین دلیل، این دولت‌ها از آن پشتیبانی مردمی که برای حل مسائل حساسی چون بلوچستان ضروری است، برخوردار نیستند.
برای پر کردن این خلأ، آن‌ها ناگزیر به تکیه بر کمک نیروهای امنیتی و نهادهای استقراری هستند—نیروهایی که تجربه نشان داده بارها و بارها از عهده‌ی مدیریت درست این بحران برنیامده‌اند.

حل مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نه وظیفه‌ی نهادهای دفاعی‌ست و نه نیاز به توسل به زور دارد.

در حال حاضر، نیاز آن است که بر زخم‌های بلوچستان مرهم نهاده شود—زخم‌هایی که هم از جانب خودی‌ها و هم بیگانگان بر پیکر این سرزمین وارد شده‌اند. باید بر این جراحات التیام نهاد و با درایت و تدبیر، گذشته‌ی پر درد را به آینده‌ای روشن پیوند زد.

از نظر تاریخی، بلوچستان به واسطه‌ی خانِ قلات، پس از آزادی(از بریتانیا)، تصمیم به الحاق با پاکستان گرفت. این تصمیم در چارچوب فرمولِ توافق‌شده‌ی تقسیم هند اتخاذ شد، فرمولی که به ایالات این اختیار را می‌داد که میان پیوستن به هند یا پاکستان یکی را انتخاب کنند. نکته‌ی قابل‌توجه آن است که هند با نقض این فرمول، به‌زور حیدرآباد و جوناگر را ضمیمه‌ی خاک خود ساخت و پس از تصرف کشمیر، تا به امروز دست از کشتار و خشونت در آن منطقه برنداشته است.

جایگاه تاریخی بلوچستان از هر جهت روشن است؛ چه از حیث روابط دیرین با افغانستان، چه از منظر استقلال از حکومت بریتانیا، و چه از منظر پیوستن مناطق ساحلی‌ای چون گوادر به پاکستان بر پایه‌ی قرارداد رسمی با سلطنت عمان. مسئله‌ی اصلی بلوچستان، مسئله‌ی حقوقِ مردمان آن است. بلوچ‌ها، پشتون‌ها، هزاره‌ها، اقلیت‌ها و حتی کسانی که از دیگر استان‌ها آمده و در این دیار ساکن شده‌اند، همگی به نحوی تحت تأثیر کم‌توجهی‌ها قرار گرفته‌اند.

پس از تأسیس پاکستان، مهاجرانی که از سایر استان‌ها و از هند آمده بودند، در توسعه‌ی بلوچستان نقش بسزایی ایفا کردند. با تأسف، مردم بلوچستان یادآور می‌شوند که در دهه‌ی ۱۹۷۰، به سبب اختلافات میان دولت فدرال و ایالتی، بخش عمده‌ای از مهاجران مجبور به ترک استان شدند. این وضعیت، نظام آموزشی را به شدت دچار آسیب کرد و بلوچستان برای مدت مدیدی در تربیت نیروی انسانی متخصص عقب ماند. امروزه نیز کارگران ماهر و زحمتکش از دیگر استان‌ها در اینجا خدمات شایانی ارائه می‌دهند. تأمین امنیت و رفاه این افراد نه‌تنها از منظر انسانی ضروری است، بلکه برای رشد و شکوفایی بلوچستان نیز حیاتی به‌شمار می‌رود.

بلوچستان بزرگ‌ترین مشکلش نقض شایسته‌سالاری است. نه مجلس‌ها بر اساس شایستگی انتخاب می‌شوند و نه در استخدام‌ها و نهادهای آموزشی نظامی بر پایه شایسته‌سالاری وجود دارد. نظام سرداری مانعی جدی در مسیر پیشرفت جوانان بااستعداد این استان است. رهایی مردم از این بندگی، امری ضروری است. انسان عادی حتی تصور رقابت انتخاباتی با سرداران را هم نمی‌تواند بکند. حکومت واقعی و قدرت تصمیم‌گیری، عملاً در اختیار سرداران است. در ادارات دولتی و ارتش نیز فرصت‌های شغلی و آموزشی عمدتاً نصیب سرداران و طبقات بانفوذ می‌شود. همین ساختار در حوزه تجارت و قراردادها نیز حاکم است، حتی قاچاق و فعالیت‌های غیرقانونی هم بر پایه همین روابط رونق می‌گیرند. اتحاد سرداران و اشراف، بلوچستان را تا لب پرتگاه نابودی کشانده است. همین بی‌اعتنایی به شایسته‌سالاری، ریشه اصلی ناکامی‌های بخش دولتی و خصوصی است. هر مبلغی که از سوی دولت مرکزی یا از طریق جایزه ان‌اف‌سی

 (NFC Award) به استان اختصاص می‌یابد، به هدر می‌رود. برای نمونه، پروژه ساخت صد سد که پیش از تکمیل، در سیلاب نابود شد.

با فراهم آوردن فرصت‌های عادلانه در زمینه آموزش، اشتغال و تجارت برای جوانان بلوچستان، بسیاری از مشکلات به‌طور خودکار برطرف خواهند شد. جوانان بلوچستان دچار یأس و ناامیدی‌اند، و این ناامیدی به موفقیت تبلیغات خارجی کمک می‌کند، تبلیغاتی که هدف آن پرورش ذهنیت تجزیه‌طلبانه است. پیش از آنکه انگشت اتهام به سوی دیگران بگیریم، باید نخست به خطاهای خود بنگریم. چند نمونه به‌روشنی نشان می‌دهد که بر سر مردم عادی بلوچستان چه ستم‌هایی رفته است.

گوادر مرکز پروژه «سی‌پک» است، اما جمعیت بومی از توجه و خدمات دولتی محروم مانده‌اند. ماهیگیران فقیر از تورهای غیرقانونی به تنگ آمده‌اند، تورهایی که حیات دریایی را نابود می‌کنند. در مرز ایران، از انتقال کالاهای ضروری توسط مردم عادی جلوگیری می‌شود، حال‌آنکه قاچاقچیان آزادانه به فعالیت خود ادامه می‌دهند. همین وضعیت در مرز چمن نیز حاکم است.

از نظر توسعه، بلوچستان از دیگر استان‌ها عقب‌مانده است. نتوانستیم از طریق پروژه سی‌پک در جاده‌سازی، صنعت و مهارت‌آموزی در بلوچستان سرمایه‌گذاری مؤثر کنیم و همچنین نتوانستیم جوانان بلوچستان را برای بورسیه‌های سی‌پک آماده کنیم. به همین علت، بسیاری از پروژه‌ها یا متوقف شده‌اند یا دچار تأخیر شده‌اند. اگر به مناطق صنعتی توجه می‌شد، می‌توانستیم شاهد بهبود در اشتغال و اقتصاد باشیم.

به رسمیت شناختن حقوق قانونی بلوچستان امری ضروری است. سرکوب جنبش‌های مشروع برای دستیابی به این حقوق، به‌جای حل مسئله، آتش شورش را شعله‌ور می‌سازد. مجازات‌های جمعی و خسارات جانبی (Collateral Damage) نیز نتیجه‌ای جز تشدید بحران نخواهد داشت.

یکی از حقوق قانونی بلوچستان، دسترسی به گاز طبیعی است که طبق ماده ۱۵۸ قانون اساسی، این حق به‌روشنی محفوظ شده است. واقعیت آن است که گاز در منطقه سوئی بلوچستان در دهه ۱۹۵۰ کشف شد، اما تاکنون بخش اعظم بلوچستان از نعمت گاز محروم مانده است؛ موضوعی که مانعی جدی بر سر راه توسعه صنعتی استان به‌شمار می‌رود. در مناطق سردسیر مانند ژوب، زیارت و قلات، مردم ناگزیرند به‌دلیل نبود گاز، (درختان) جنگل‌های ارزشمند را برای سوخت قطع کنند.

جماعت اسلامی با عزم راسخ برای حرکت دادن بلوچستان به‌سوی صلح و توسعه، در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵ میلادی، راهپیمایی‌ای از کویته تا اسلام‌آباد برگزار خواهد کرد تا بلوچستان را به سطح دیگر استان‌ها برساند. ما با رهبری‌های ملی و استانی در ارتباط هستیم تا نقشه راهی برای صلح تدوین شود. همچنین با مشارکت همه ذی‌نفعان، برخی پروژه‌های عملی نیز آغاز خواهیم کرد؛ از جمله برنامه «بنو قابل» که در حال گسترش در بلوچستان است تا مهارت‌های فناوری اطلاعات به جوانان آموزش داده شود و فرصت‌های شغلی بهتری در اختیارشان قرار گیرد.

جماعت اسلامی نه‌تنها حزبی ملی است، بلکه حرکتی برخاسته از اصول والای امت اسلامی و انسانیت است که ورای هر نوع تقسیم و تفرقه قرار دارد. ما بر این باوریم که اتحاد و عدالت برای همه، پایه‌گذار صلح پایدار و رفاه در منطقه خواهد بود، چنان‌که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:

«و اگر اهل قریه‌ها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری پیشه می‌کردند، قطعاً برکات آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم»

منابع: [1]

ترجمه: محمد عسکری

 

[1] . https://jang.com.pk/news/1494098?fbclid=IwY2xjawL5NuBleHRuA2FlbQIxMABicmlkETFvV3FxVVJPODNpOG5jVXRzAR7q3egQjtjwltwU-GeP1TmNiEsm5O5v3UG8eIVBwtYtRYLfBticzxVTKkaXNg_aem_oVYA0A5SRBAGgxBwfwqoOw

کد خبر 24598

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 6 =